شاید به جرات بتوان گفت، اکثر زنان و مردانی که در حال تجربه زندگی مشترک هستند، نسبت به همسر خود حساسیتهای ویژه ای دارند و صد البته تمایل دارند که در این روابط تنها خودشان دو نفر سهیم باشند و نفر سومی وجود نداشته باشد.
این مساله کاملاً طبیعی است و در اصطلاح نوعی حساسیت زناشویی قلمداد می شود که بطور قطع باعث حفظ هر چه بیشتر ارتباطات مثبت زن و شوهر می گردد چرا که باعث می شود هر یک از طرفین، احساس کند که برای همسرش قابل اهمیت و ارزش است و نقش اول را در زندگی او ایفا می کند.اما گاهی اوقات این حساسیت زناشویی بیش از حد شدید و حتی غیرمنطقی و مخرب به نظر می رسد و در اینجاست که دیگر نمی توان اصطلاح «حساسیت زناشویی» را نام برد چرا که رابطه زن و مرد وارد ابعاد بیمار گونه گشته است و یکی از طرفین (چه زن و چه مرد، که البته این مشکل در مردان بسیار فراگیرتر است) قصد دارد همسرش را منحصر به خود کرده و حتی حقوق طبیعی او را نایده می گیرد.در اینجا اصطلاحی که متخصصان و روان شناسان برای این مشکل عنوان می کنند «حسادت جنسی» است.
البته در ابتدای امر شاید به نظر شما برسد که این رفتارهای خشک و غیرمنطقی همان سوءظن (پارانوید) است؛ اما ما باید عنوان کنیم که سوءظن، مشکلی است که فرد در ارتباط با همگان دارد و فرد مبتلا به آن ممکن است نسبت به تمام کسانی که با او در ارتباط هستند دچار این بد بینی گردد.اما «حسادت جنسی» مشکلی است که تنها در قبال همسر ظاهر شده و باعث می شود فرد مبتلا، شریک زندگی اش را به خاطر این مشکل بسیار تحت فشار و سختی قرار دهد.
حسادت جنسی چیست؟
همه ی ما در زندگی روزمره حسادت را تجربه کرده ایم. با اینکه احساس «حسادت» یک تجربه مشترک میان همه ی انسانهاست؛ اما دلیل و واکنش هر یک از ما، در مقابل این احساس کاملاً متفاوت است.مطابق با تعاریف روان شناسان بالینی، حسادت جنسی یک واکنش پیچیده است که در برابر احساس تهدید و یا ترس از دست دادن و یا فقدان یک رابطه ارزشمند ایجاد می شود، پیچیدگی این واکنش به این علت است که دارای سه مولفه هیجانی، فکری و رفتاری است.
مولفه هیجانی: احساس رنج، خشم، عصبانیت، غم و اندوه، حسادت بردن، ترس، سوگ
مولفه فکری (شناختی): رنجش، سرزنش خود، رقابت و چشم و هم چشمی با همتایان، نگرانی در مورد تصویر بدنی خود، احساس ترحم و دلسوزی نسبت به خود
مولفه رفتاری: ضعف بدن، لرزش و تعریق، پرسش دائمی در مورد خود و تلاش برای کسب اطمینان، واکنشهای پرخاشگرانه و توام با عصبانیت
ترس درونی، علت اول در حسادت افراطی
گاهی حسادت افراطی در روابط زن و شوهرها به عشق و علاقه زیاد یا دوستداشتن تعبیر میشود،این حسادت نشاندهنده نوعی ترس درونی است، ترس از خیانت، از دست دادن همسر یا طرد شدن که بیشتر ریشه در اعتماد به نفس پایین دارد. بیشتر افراد در مقابل احساس تهدید یا از دست دادن یک رابطه مهم عاطفی دچار یک واکنش پیچیده به نام حسادت عاشقانه حمایتی میشوند. این حسادت فرد را نسبت به آزردگی ناشی از میزان قطع ارتباط عاطفی آگاه کرده و این آگاهی تعیین میکند زن یا شوهر چگونه واکنش نشان دهند. این واکنش بیشتر با سرک کشیدن در حریم خصوصی، محدودکردن همسر یا با واکنشهای پرخاشگرایانه بروز میکند.
حسادت عامل دلزدگی از رابطه زناشویی
همسرانی که حسادت در شخصیت آنان وجود دارد مثل یک کودک نیازمند محبت، عشق، عاطفه و توجه از طرف مقابل هستند تا شاید به این شکل خلأ عاطفی خود را پر کنند و از غم و اندوه و اضطراب ناشی از حسادت رهایی یابند. حال اگر از نظر احساسی به فرد حسود توجهی نشود یا با او خشن، طلبکارانه و ناملایم برخورد شود یا کارها وفق مراد او پیشنرود، بدون شک همسر حسود از میزان ارتباطات کلامی و ارتباطات محبتآمیز غیرکلامی کاسته و به مرور زمان دلزدگی از برقراری روابط زناشویی ایجاد میشود.
گاهی نیز برخی همسران با ترک روابط جنسی از آن بهعنوان حربهای برای انتقام، تنبیه یا به مالکیت در آوردن طرف مقابل استفاده میکنند که این خود باعث نارضایتی جنسی، کینهتوزی، ستیزهجویی، تنفر، گرایش به روابط نامشروع و در نهایت از هم پاشیدگی زندگی و طلاق میشود.
موی دماغشدن
حسادت علاوه بر ایجاد مشکلات زناشویی در مناسبات اجتماعی همسران نیز رخنه میکند. گاهی برخی مردان تمایلی به ارتقای منصب همسر خود نداشته و تمایل دارند همسرشان در برخی زمینههای اجتماعی و... از آنها پایینتر باشد که تبعات این حسادت در زنان شاغل و خانهدار به صورت حبس در خانه، نداشتن تماس تلفنی و جلوگیری از برقراری رابطه دوستی و فامیلی خود را نشان میدهد. البته گاهی هم زنان به بهانههای مختلف ازهمصحبتشدن شوهرشان با جنس مخالف ناراحت میشوند یا تلفنهمراه و ایمیلشان را پنهانی چک میکنند یا لباس شوهرشان را بررسی میکنند که آثاری از بوی عطر، رشته مویی یا سرسوزن رنگی روی آن نباشد یا مدام چهره همسرشان را در حالی که با خانمی در حال گفتگوست ارزیابی میکنند و بر این باورند که باید حواسشان به همسرشان باشد تا زودتر متوجه اتفاقات احتمالی بشوند. آنها فکر میکنند هر فردی از راه برسد، میتواند شریک زندگیشان را از آنها بگیرد، این هم از نشانههای اعتماد به نفس پایین است و این کنترل بیش از حد و بیمارگونه بزودی طرف مقابل را خسته کرده و در بیشتر مواقع موجب میشود فرد دست به کارهای نابخردانه زده و برای فرار از این مشکل و رسیدن به آرامش با جنس مخالفی که او را درک میکند وارد یک رابطه پنهانی شود!
این رفتار درست نیست
گاهی برخی زنان تصور میکنند برانگیختن حس حسادت شوهر، روش خوبی برای تقویت عشق اوست. درنتیجه داستانهایی از جذابیتهایشان که موجب شده جنس مخالف شیفته و والهشان شود، تعریف میکنند یا آنکه از خواستگاران صف کشیدهای که قبل از همسرشان با اسب سفید به دنبالشان آمده و آنها با افتخار به او نه گفتهاند، میگویند و حتی گاهی با برخی حرکات غیرکلامی نظر مردانی را جلب میکنند که به همسرشان ثابت کنند در عین زیبا و پرکشش بودن به همسر و زندگی وفادار و قانع هستند و البته این موضوع در مورد مردان هم صدق میکند. اما آیا این رفتار درستی است؟ اگر چه زن و مرد باید در زندگی مشترک با هم صادق باشند، اما این شیوه درستی نیست که برای بالا بردن ارزش و عیار خودشان به چنین دستاویزی متوسل شوند؛ چرا که این کار باعث رشد افکار مزاحم و شعلهور شدن اختلافات و در نتیجه بدبین شدن نسبت به اعمال و رفتار همسر میشود و گاهی احتمال دارد تا آخر عمر اثرات منفی آن در زندگی دیده شود یا شک و بددلی حاصل از این رفتار به صورت بیمارگونه در آمده و سبب گسیختهشدن خانواده و طلاق شود.
چه کارهایی می توانیم برای خود انجام دهیم؟
با واقعیت مواجه شوید
بهتر است سعی کنید نسبت به تمام رویدادها یا شرایطی که دید منفی و تهدید کننده ای دارید، خوشبین گشته و باورهای شناختی خود را تغییر دهید. برای حصول به این مرحله، هرگاه احساس تهدید کردید از خودتان بپرسید: چه شواهدی برای وجود خطر در این رابطه وجود دارد؟ چه دلایل منطقی داری که ارتباطات اجتماعی همسرت دچار مشکل است؟
به چه دلیل تلفن همراه همسرت را دائما ًچک می کنی؟ آیا واقعاً این رفتار من، وضعیت را خراب تر نمی کند؟
از گفتگوهای درونی (ذهنی) مثبت استفاده کنید
زمانی که این احساس در وجود شما شروع می شود، به خاطر آورید که همسرتان شما را دوست دارد و به عنوان یک زن ایرانی و مسلمان بیشترین احترام و اهمیت را به رابطه خانوادگی و زناشویی میدهد. با خودتان مرور کنید که فرد دوست داشتنی هستید و هیچ دلیلی برای توجه کردن به این افکار ندارید.
از همسر خود کسب اطمینان کنید
یکی از بهترین روشهایی که می تواند برای درمان این مشکل به شما کمک کند، این است که از همسرتان کسب اطمینان کنید. مطمئن شوید که بیش از حد بهانه جویی و عیب جویی از همسرتان نکرده و او را تحت فشار قرار نمی دهید. در غیر اینصورت برای حل این مشکل از او نیز کمک بگیرید.
زندگی با همسری که دچار حسادت جنسی است
زندگی کردن با همسری که گاه ممکن است شما را از حقوق اولیه انسانی تان (مانند تماس تلفنی با اقوام و آشنایان، بیرون رفتن به تنهایی و خرید کردن و...) محروم کند، بسیارسخت و عذاب آور است. در ادامه توصیه هایی به همسران این دسته از افراد ارائه می گردد:
این مشکل را از منظری دیگر مشاهده کنید
به خاطر داشته باشید که حسادت جنسی یک نشانه عشق و علاقه همسرتان به شماست. اگر همسرتان به رابطه با شما اهمیتی نمی داد، هیچگاه این مشکلات ایجاد نمی شد. به جای اینکه در مقابل بیماری همسرتان واکنش دفاعی نشان دهید سعی کنید او را درک کرده و از او حمایت کنید.
مراقب رفتارهای خود باشید
اگر مشاهده میکنید که همسرتان نسبت به برخی از رفتارها (مانند صحبت کردن با مردان یا زنان غریبه، صحبتهای تلفنی با همکاران جنس مخالف در منزل، بیرون رفتن از منزل به تنهایی (البته برای خانمها) و...حساسیتهای ویژه ای دارد، قبل از اینکه مشکلاتتان بیشتر شود، از بروز این رفتارها خودداری کنید.
به همسرتان اطمینان دهید
در هر فرصتی که بدست می آورید به همسرتان عنوان کنید که چقدر او را دوست دارید و چرا او را برای زندگی مشترک انتخاب کرده اید؟ استفاده منظم از این روش و اطمینان دهی دائم به همسر، و همچنین صحبت کردن در مورد آینده خوبی که در انتظار زندگی مشترکتان خواهد بود، همگی باعث بهبود رابطه شما با همسرتان می شود.